سبک زندگی اسلامی

زندگی اسلامی - تفکر اسلامی - طب اسلامی

چرا به امامزاده احمدبن موسی (ع) شاهچراغ می‌گویند ؟

شاه چراغ

شاید برای شما هم این سوال پیش بیاید که چرا به امامزاده احمدبن موسی (ع) شاهچراغ می‌گویند ؟

تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی‌رسید که در اطراف آن، خانه‌های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود .

از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه‌ای گلی داشت و در هر شب جمعه ، ثلث آخر شب می‌دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می‌درخشد و تا طلوع صبح روشن است . چند شب جمعه مراقب می‌بود ، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت . با خود اندیشید شاید در این مکان ، مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاءالله باشد ، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم .

هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید . امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند . درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند . اما امیر که مردی روشن‌ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود: اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می‌روم تا از موضوع آگاه شوم .

چون شب جمعه فرا رسید ، شاه به خانه پیرزن آمد و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن شد مرا بیدار کن . چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی‌تر از دیگر شب‌های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی‌اختیار سه مرتبه فریاد زد : «شاه ! چراغ» . و از آن به بعد به شاه‌چراغ معروف گردید .»

*  کتاب قیام سادات علوی ، علی اکبر تشید ، صفحه



نوشته شده توسط فدایی اسلام
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
سبک زندگی اسلامی

مردانه دوختیم و کس از ما نمی خرد
رو رو زنانه دوز که مردان ما خرند ...
-----------------------
امام علی (ع) :
امور این امت همیشه به خیر و صلاح خواهد بود مادامی که بسان بیگانگان غذا نخورند و لباس نپوشند پس هر گاه چنین کردند خدا خارشان میکند .
-----------------------
امام صادق(ع):
شیعه ما ، کسی است که اگر از گرسنگی هم بمیرد ، از مخالفان ما ، چیزی نخواهد خواست.
وسائل الشیعة ج4
-----------------------
امام صادق علیه‏ السلام فرمودند: خداوند به پیامبرى از پیامبران وحى فرمود:

به مؤمنان بگو: لباس دشمنانم را نپوشند، و غذاى دشمنانم را نخورند، و راه و روشِ دشمنانم را نپویند، که (اگر چنین کنند) دشمن من مى‏شوند، همان طور که آنان دشمنان من هستند.

الجواهر السنیه، ص 268
-----------------------
رهبری سال هاست که به طب سنتی توجه ویژه ای نشان می دهند. از آن جایی که رهبر معظم انقلاب همواره «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی اسلامی می دانند، توجه به تغییر سبک زندگی اهمیت بسیاری پیدا می کند. یکی از راه های اصلاح این سبک زندگی، توجه به طب سنتی و ایرانی اسلامی است که نه تنها برای پیشگیری، خودمراقبتی و درمان برنامه ریزی دارد، که شیوه های صحیح زندگی را نیز اصلاح و تبیین می کند.
-----------------------
نشر مطالب بدون ذکر منبع کامـــــلا مجاز است ...
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم ...

شاه چراغ

شاید برای شما هم این سوال پیش بیاید که چرا به امامزاده احمدبن موسی (ع) شاهچراغ می‌گویند ؟

تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی‌رسید که در اطراف آن، خانه‌های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود .

از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه‌ای گلی داشت و در هر شب جمعه ، ثلث آخر شب می‌دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می‌درخشد و تا طلوع صبح روشن است . چند شب جمعه مراقب می‌بود ، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت . با خود اندیشید شاید در این مکان ، مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاءالله باشد ، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم .

هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید . امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند . درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند . اما امیر که مردی روشن‌ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود: اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می‌روم تا از موضوع آگاه شوم .

چون شب جمعه فرا رسید ، شاه به خانه پیرزن آمد و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن شد مرا بیدار کن . چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی‌تر از دیگر شب‌های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی‌اختیار سه مرتبه فریاد زد : «شاه ! چراغ» . و از آن به بعد به شاه‌چراغ معروف گردید .»

*  کتاب قیام سادات علوی ، علی اکبر تشید ، صفحه

نظرات  (۱)

مطلب جالبی بود!
تشکر!
http://hegzaco.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

گروه کامپیوتر دانشگاه آزاد