سبک زندگی اسلامی

مردانه دوختیم و کس از ما نمی خرد
رو رو زنانه دوز که مردان ما خرند ...
-----------------------
امام علی (ع) :
امور این امت همیشه به خیر و صلاح خواهد بود مادامی که بسان بیگانگان غذا نخورند و لباس نپوشند پس هر گاه چنین کردند خدا خارشان میکند .
-----------------------
امام صادق(ع):
شیعه ما ، کسی است که اگر از گرسنگی هم بمیرد ، از مخالفان ما ، چیزی نخواهد خواست.
وسائل الشیعة ج4
-----------------------
امام صادق علیه‏ السلام فرمودند: خداوند به پیامبرى از پیامبران وحى فرمود:

به مؤمنان بگو: لباس دشمنانم را نپوشند، و غذاى دشمنانم را نخورند، و راه و روشِ دشمنانم را نپویند، که (اگر چنین کنند) دشمن من مى‏شوند، همان طور که آنان دشمنان من هستند.

الجواهر السنیه، ص 268
-----------------------
رهبری سال هاست که به طب سنتی توجه ویژه ای نشان می دهند. از آن جایی که رهبر معظم انقلاب همواره «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی اسلامی می دانند، توجه به تغییر سبک زندگی اهمیت بسیاری پیدا می کند. یکی از راه های اصلاح این سبک زندگی، توجه به طب سنتی و ایرانی اسلامی است که نه تنها برای پیشگیری، خودمراقبتی و درمان برنامه ریزی دارد، که شیوه های صحیح زندگی را نیز اصلاح و تبیین می کند.
-----------------------
نشر مطالب بدون ذکر منبع کامـــــلا مجاز است ...
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گناه» ثبت شده است


قران

در روایات و دستورات دینی، زیاد داریم که قسم را خوار نکنید ولو برای هرحرف راستی. آخر همه جا که جای والله و باالله نیست؛ موارد خاصی. انسان خودش باید طوری عمل کند و طوری باشد که دیگران به او آنقدر اعتماد داشته باشند که وقتی یک جمله می گوید، چون او را صادق می دانند حرفش را راست بدانند. چنین اشخاصی اصلا احتیاج به قسم خوردن ندارند؛ قسم هم که نخورند افراد، حرفشان را باور می کنند. وقتی که انسان خودش بی مایه است و می داند که دیگران به حرفش اعتماد ندارند، دائما قسم می خورد. قسم راست خوردن هم، از نظر شرعی، یک امر زشتی است. ما روایات زیادی داریم که : قسم راست هم، جز در مواقع ضرورت، نباید به کار رود.[1]

از نظر اسلام سوگندی که برای امور شخصی خورده می‌شود اگر راست باشد، مکروه است و در غیر این صورت حرام می‌باشد. آن چنان که امام صادق (ع) فرمودند:«هر کس به خداوند قسم راست بخورد، کار مکروهی به جای آورده است و هر کس که سوگند دروغ به خدا بخورد، مرتکب گناه بزرگی شده است».[2]

در احادیث، روایات و آیات منور قرآن، بارها و بارها مردم از بیهوده سوگند خوردن نهی شده‌اند . خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید؛ و برای اینکه نیکی کنید، و تقوا پیشه سازید، و در میان مردم اصلاح کنید (سوگند یاد ننمایید)؛ و خداوند شنوا و داناست».[3]

 [1] مجموعه آثار شهید مطهری،ج27،ص592

[2] وسائل الشیعه، ج ۱۶

[3] سوره بقره / آیه ۲۲۴

 

فدایی اسلام

گناه

پیامبر (ص) فرمودند: اگر هیچ گناهی نکنید برای شما می ترسم از چیزی که بدتر از معصیت است و آن عجب است.

معراج السعاده، ص 199

خداوند به داوود علیه السلام وحی نمود که مژده ده گناهکاران را و بترسان صدیقان را. عرض کرد: چگونه عاصیان را مژده دهم و مطیعان را بترسانم؟ فرمود: عاصیان را مژده بده که من توبه را قبول می کنم و گناه را عفو و صدیقان را بترسان که به اعمال خود عجب نکنند.

بحار الأنوار، چاپ بیروت، ج 69، ص 306

رسول خدا (ص) می فرمایند: سه چیز موجب هلاکت است: حرص دایمی؛ خواهش نفسانی؛ و عجب و خود بینی.

بحار الأنوار، چاپ بیروت، ج 69، ص 3147

عجب عبارت است از:بزرگ شمردن عمل صالح و زیاد شمردن آن و مسرور و خوشحال شدن به عمل خود. حقیقت عجب آن است که شخص خود را بدون عیب و نقص بداند و از این که در کمال و نعمت است خود را بزرگ پندارد و گمان کند که این کمال از خودش است نه از خداوند و به این مسأله تکیه کند و شاد باشد و فکر کند که این نعمت زایل شدنی نیست؛ مثلا عبادت می کند و عبادت را از همت خود می داند نه توفیقی که از جانب خدا پیدا کرده و می پندارد کار بزرگی انجام داده است.

از بزرگ ترین آفات عجب این است که شخص کمتر می کوشد به خیال این که با همین اعمال به جایی رسیده و رستگار شده در حالی که این بی توجهی به دانش او را به هلاکت می اندازد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: عالمی نزد عابدی رفت به او گفت:نماز خواندنت چگونه است؟ عابد گفت:مانند منی را از نمازش می پرسند در صورتی که من از فلان زمان تا فلان وقت عبادت خدا می کنم. عالم گفت:گریه کردنت چگونه است؟ گفت:چنان می گریم که اشک هایم روان می شود. عالم گفت:همانا اگر خنده کنی و ترسان باشی بهتر است از این که گریه کنی و ببالی. هر که به خود ببالد چیزی از عملش بالا نرود و پذیرفته نمی شود.

اصول کافی، ج 2، ص 313

مبارزه با عجب دو راهکار اصلی دارد:
راهکار اول توحیداست, یعنی شما توجه کنید توفیق کار خوب و قدرت کار خوب و ابزار کار خوب و تمام وجود خودتان از خدا است و این خدا است که فاعل حقیقی و موثر واقعی خیر است و ما تنها ابزاری هستیم در دست او و حتی قدرت انتخاب و اختیار را او به ما داده است, پس از خود چیزی نداریم و چیزی نیستیم که بخواهیم بدان ببالیم و دچار خودپسندی شویم.
راهکار دوم نیز توجه به گناهان است. اگر انسان در حین عمل خیر و هنگامی که این افکار به او هجوم می آورد یاد گناهان و خطاهای خود بیافتد به خود اجازه نمی دهد که ببالد و خود را برتر از دیگران بداند.
انسان هر چه دارد از خدا است و هر چه هم در آینده خواهد داشت از خدا است -انا لله و انا الیه الراجعون- و حتی خودش هم مخلوق خدا است و عبادت اش هم به حول و قوه و به توفیق او است. قدرت و نیرویش هم از او است- لا حول ولا قوه الا بالله- پس جایی برای خود باقی نمی ماند که بخواهد به آن ببالد و خود را برتر از دیگران بداند.

فدایی اسلام

گروه کامپیوتر دانشگاه آزاد