دکتر محمدحسین رجبی دوانی استاد تاریخ اسلام در مورد شبهه ی گفتگوی خسرو پرویز شاه ایران و پیک حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم ) که در فضای مجازی منتشر شده، گفت : اصلا چنین نقلی وجود ندارد .
به گزارش مصاف، اخیرأ در فضای مجازی کلیپ تصویری و پیامکی به صورت گسترده در میان مخاطبان انتشار یافته است که در گفتگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی این شبهه را بررسی کردیم .
در متن پیامکی شبهه ی مورد نظر آمده است :
شاید خیلی از شما دلیل ایمان نیاوردن خسروپرویز شاه ایران را به اسلام این میدانید که پیامبر مسلمانان اسم وی را در نامه ننوشته و او نامه را پاره کرده اما بگذارید حقیقت را بازگو کنیم :
پیکی از اسلام به ایران آمد خسروپرویز او را به حضور خواست . از وی درباره ی اسلام پرسید :
وی گفت : در دین ما پرستش خدا مهمترین مورد است، خسرو پرویز گفت : ما 1100 سال است که خدا پرستیم .
پیک گفت : در اسلام زنده به گورکردن دختر کار حرامی است، خسرو پرویز گفت : مگر این کار را انجام میدادید ؟ ننگ برشما !
پیک گفت : برده داری در اسلام حرام است . خسرو پرویز گفت : ما از زمان کوروش کبیر برده داری نکرده ایم .
پیک گفت : در اسلام همه برابرند . خسرو پرویز گفت : در ایران من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه میروم و تا آنجا بحث طول کشید که اسلام چیز جدیدی برای ایران نداشت .
خسرو پرویز نامه را پاره کرد و به پیک گفت : اگر شما هم اکنون میخواهید راه انسانیت را پیدا کنید ما 1100سال پیش آنرا پیدا کردیم .
دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد این گزارش اظهار داشت :
این حرف که خسرو پرویز به فرستاده ی پیامبر (ص) که عبدالله بن حضافه سهمی بود نگفته است که ما پیش از این دعوت خود موحد بودیم . اصلأ چنین نقلی وجود ندارد . طبق نقلهایی که در اختیار داریم پیک پیغمبر(ص) موقعی به خسروپرویز رسید که او بعد از جنگهای 24 ساله با امپراطوری روم و بعد از پیروزیهای بزرگی که به دست آورده بود و مصر و ... را فتح کرده بود غافلگیر شد و شکست خورد و تمام مناطق مفتوحه را از دست داده بود و داشت قرارداد صلح تحمیلی را امضاء میکرد و باید امتیازاتی زیادی هم به رومیها میداد .
در چنین موقعیتی فرستاده ی پیامبر رسید و آداب درباری ایرانی ها را که باید در مقابل شاه تعظیم و کرنش میکرد را انجام نداد و وقتی نامه ی حضرت را برایش ترجمه کردند در این نامه قید شده بود :
از محمد بن عبدالله (ص) بنده و رسول خدا به پرویز بزرگ ایران، اسلام بیاور تا رستگار شوی و در غیر این صورت گناه مردم فارس بر گردن توست.
اول اینکه خسرو پرویز در حال و هوای شکست بود و داشت قرارداد صلح تحمیلی امضاء میکرد و امتیاز میداد . ثانیأ از اینکه پیامبر (ص) اسم خودش را مقدم بر او قرار داده بود به شدت ناراحت شد . ثالثأ از اینکه القاب اعلی حضرت همایونی و ... را برایش به کار نبرده بود نیز ناراحت شده بود .
بنابراین نامه را مچاله و پرتاب کرد و گفت : اگر فرستاده و پیک نبودی تو را میکشتم .
خسروپرویز به بازان فرمانروای ایرانی یمن دستور دستگیری و فرستادن پیغمبر به ایران را داد که داستان بازان و برخورد او با پیامبر مفصل است و موضوع بحث شما نیست اما درست است که ایرانی ها هیچ وقت بت نپرسیده بودند اما این به معنای توحیدی بودن خالص مذهب ایرانی ها نبود . اگرچه نقلها و شواهدی وجود دارد که مجوس که در قرآن ذکر شده و حساب آنها را از مشرکان جدا کرده و آنها را زرتشتی ها میدانیم و مسلمانها هم بعد از فتح ایران آیاتی که عنوان مجوس دارد را حمل بر زرتشتیان کردند و آنها را از اهل کتاب به حساب آوردند . یعنی آنها هم مثل یهودیان و مسیحیان اهل کتاب و دارای حقوق خاص اهل کتاب شمرده شدند. منتها ما نمیتوانیم نه صد در صد تأیید و نه صد در صد رد کنیم که زرتشت پیامبر الهی و آسمانی بوده است .
آنچه مسلم است این است که ایرانی ها بت نمی پرستیدند ولی آتش را مقدس میدانستند و قائل به دو مبدأ برای خلقت بودند؛ اهورامزدا خالق نیکی ها، نعمتها و روشنایی و اهریمن خالق ظلمتها، بیماری ها، شرور و بدبختی ها.
یعنی اهریمن در اعتقادات آنها با شیطان در اعتقادات اسلامی متفاوت است ما شیطان را مخلوق خدا میدانیم که سرکشی کرده اما آنها اهریمن را در عرض اهورامزدا به عنوان خالق بدیها میدانند . از این جهت به آنها ثنوی مذهب میگفتند . یعنی دو مبدأ برای خلقت قائل هستند . بنابراین نمیتوان گفت که آئین ایرانی ها توحیدی صرف بوده است .
نکته ی بعدی اینکه پیامبر (ص) موحدان دیگر را به اسلام دعوت میکرد، یعنی اینگونه نبود که هر کس موحد نبود، تکلیفش تمام بود . پیروان آئین یهود که اگرجه تحریف شده بود اما الهی بود و همچنین پیروان آئین مسیح که دین الهی بود اگرچه تحریفاتی پیدا کرده بود به اسلام دعوت شدند .
هم یهودیان حجاز که با حضرت برخورد داشتند و هم در عرض دعوت از خسروپرویز ، هراکلیوس امپراتور روم را به اسلام دعوت کرد ؛ حتی اگر یهود و مسیحیت تحریف هم نشده بود با ظهور اسلام چون ادیان قبلی نسخ میشوند دیگر کسی نمیتواند بگوید من موحد و پیرو آئین حضرت موسی (ع) هستم و به پیامبر بعدی ایمان نمی آورم و ... این شخص کافر محسوب میشود .
بنابراین پیامبر (ص) صرفأ مأموریت دعوت از مشرکان را نداشت و پیروان ادیان ماقبل اسلام را هم به اسلام دعوت کرد . از این جهت نیز حرفی که مطرح شده کاملأ بی مبناست .