جناب شیخ جعفر مجتهدی برای عمل جراحی پروستات در یکی از بیمارستانهای تهران بستری میشوند و برای انجام عمل دو پیش شرط میگذارند:
هیأت پزشکی ابتدا از پذیرفتن این دو شرط خودداری میکنند و به ایشان میگویند انجام عمل جراحی بدون بیهوشی امکان ندارد و به خاطر خونریزیهای ناشی از جراحی در طول عمل ناگزیر از تزریق خون خواهیم بود، ولی وقتی به آنان گفته شد که حساب ایشان از دیگر بیماران جداست و انسان فوق العادهای هستند، با اخذ امضاء از همراهان آقای مجتهدی مبنی بر این که اگر در حین عمل یا بعد از آن خطری متوجه ایشان شود کادر پزشکی بیمارستان و پزشک جراح مسؤلیتی نخواهند داشت، حاضر میشوند که بدون بیهوشی و تزریق خون این عمل جراحی را انجام دهند. ۱) عدم بیهوشی؛ ۲) عدم تزریق خون؛
یکی از پزشکان حاضر در اتاق عمل که اعتقاد چندانی به کرامت مردان خدا نداشت و قبلاً از این و آن جریانهایی را در مورد آقای مجتهدی شنیده بوده ولی باور نکرده! مدتها در جستجوی آن ولی خدا بوده تا به چشم خود امر خارقالعادهای را از ایشان ببیند! و ایشان را با نام (جعفر آقا) میشناخته نه آقای مجتهدی.
هنگامیکه تیم پزشکی در اتاق عمل آمادگی خود را برای شروع عمل جراحی اعلام میکند آقای مجتهدی همان پزشک را به کنار خود خوانده و دست او را در دست میگیرند و با گفتن چند ذکر نادعلی از خود میروند و اسباب حیرت آن پزشک و دوستان او میشوند.
هیأت پزشکی برای حصول اطمینان، محل عمل را با تیغ جراحی خراش مختصری میدهند تا عکس العمل آن مرد خدا را ببینند ولی مشاهده میکنند که ایشان اصلاً احساس درد نمیکنند و هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهند! عمل جراحی حدود دو ساعت به طول انجامید بی آن که به خاطر افت فشار خون ناگزیر از تزریق خون شوند!
هنگامیکه آقای مجتهدی پس از انتقال به اتاق چشمان خود را باز میکنند، همان دکتر را در کنار تخت خود مشاهده میکنند که سرگرم گرفتن فشار خون میباشد و صحنه شگرف اتاق عمل را مرتباً در ذهن خود مرور میکند ولی پاسخی برای پرسشهای خود نمییابد!
هنگامیکه یکی از همراهان آقای مجتهدی به او میگویند: دیدید نیازی به بیهوشی و تزریق خون نبود؟! جعفر آقا انسان خارقالعادهای است! حساب مردان خدا از مردان عادی جداست! دکتر پی به اشتباه خود میبرد و از این که آن روز و به چشم خود در اتاق عمل آن صحنه عجیب عمل جراحی را دیده ولی آقای مجتهدی را نشناخته معذرتخواهی میکند و میگوید:
حالا میفهمم که چرا آقای مجتهدی دست مرا در دست خود گرفتند و با گفتن چند ذکر « نادعلی » بدون بیهوشی آماده عمل جراحی شدند و در طول عمل جراحی پروستات با آن که طبعاً بسیار درد آور است از خود عکسالعملی نشان ندادند که هیچ، الآن هم از خوردن دارو و تزریق آمپول برای تسکین درد ناشی از عمل جراحی خودداری میکنند!
با این کار خواستند پردهای از کرامات وجودی مردان خدا را به من نشان بدهند تا در مورد آنان دچار تردید نشوم!