و نیز از روایات استفاده مى شود: حتى بعد از تحریم شراب مسأله ممنوعیت آن براى بعضى از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود، تا آنجا که مى گفتند:
ما حُرِّمَ عَلَیْنا شَىْءٌ أَشَدَّ مِنَ الْخَمْرِ: «هیچ حکمى بر ما سنگین تر از تحریم شراب نبود».(1)
روشن است اگر اسلام مى خواست بدون رعایت اصول روانى و اجتماعى با این بلاى بزرگ عمومى به مبارزه برخیزد ممکن نبود، لذا از روش تحریم تدریجى و آماده ساختن افکار و اذهان براى ریشه کن کردن مِى گسارى ـ که به صورت یک عادت ثانوى در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود ـ استفاده کرد.
به این ترتیب که: نخست در بعضى از سوره هاى «مکّى» اشاراتى به زشتى این کار نمود، چنان که در آیه 67 سوره «نحل» مى خوانیم:
وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً: «از میوه هاى درخت نخل و انگور، مسکرات و روزى هاى پاکیزه فراهم مى کنید».
در اینجا «سَکَر» یعنى مسکر و شرابى را که از انگور و خرما مى گرفتند،.
درست در مقابل رزق حسن قرار داده است، و آن را یک نوشیدنى ناپاک و آلوده شمرده است.
ولى عادت زشت شراب خورى از آن ریشه دارتر بود، که با این اشاره ها ریشه کن شود.
به علاوه، شراب بخشى از درآمدهاى اقتصادى آنها را نیز تأمین مى کرد لذا هنگامى که مسلمانان به «مدینه» منتقل شدند و نخستین حکومت اسلامى تشکیل شد، دومین دستور در زمینه منع شراب خوارى به صورت قاطع ترى نازل گشت، تا افکار را براى تحریم نهائى آماده تر سازد، در این موقع بود که آیه 219 سوره «بقره» نازل گردید که:
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما: «درباره شراب و قمار از تو سؤال مى کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگى است; و منافعى (از نظر مادّى) براى مردم در بر دارد; (ولى) گناه آنها از نفعشان بیشتر است».
در این آیه ضمن اشاره به منافع اقتصادى مشروبات الکلى براى بعضى از جوامع همانند جامعه جاهلیت، اهمیت خطرات و زیان هاى بزرگ آن را که به درجات از منافع اقتصادى آن بیشتر است یادآور مى شود.
به دنبال آن آیه 43 سوره «نساء» نازل شده که مى فرماید:
و به مسلمانان صریحاً دستور داده شد که در حال مستى هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خداى خود چه مى گویند.
البته مفهوم این آیه آن نبود که در غیر حال نماز، نوشیدن شراب مجاز است، بلکه برنامه همان برنامه تحریم تدریجى و مرحله به مرحله بود، و به عبارت دیگر این آیه نسبت به غیر حال نماز، سکوت داشت و صریحاً چیزى نمى گفت.
آشنائى مسلمانان با احکام اسلام و آمادگى فکرى آنها براى ریشه کن ساختن این مفسده بزرگ اجتماعى که در اعماق وجود آنها نفوذ کرده بود، سبب شد که دستور نهائى با صراحت کامل و بیان قاطع ـ که حتى بهانه جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند ـ نازل گردید، که همین آیه مورد بحث بوده باشد، مى فرماید:
«اى کسانى که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام، پلید، و از عمل شیطانند، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید» (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
جالب توجه این که: در این آیه با تعبیرات گوناگون ممنوعیت این کار مورد تأکید قرار گرفته است:
1 ـ آیه با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» شروع شده، اشاره به این که مخالفت با این حکم با روح ایمان سازگار نیست.
2 ـ بعد از آن کلمه «إِنَّما» به کار رفته که براى حصر و تأکید است.
3 ـ شراب و قمار همردیف «انصاب»(2) (بت هائى که شکل مخصوصى نداشتند و تنها قطعه سنگى بودند) ذکر شده است و نشان مى دهد، خطر شراب و قمار به قدرى زیاد است که در ردیف بت پرستى است.
به همین دلیل، در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم:
4 ـ شراب و قمار و همچنین بت پرستى و ازلام (یک نوع بخت آزمائى)(4)همگى به عنوان رجس و پلیدى شمرده شده اند (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلامُ رِجْسٌ).
5 ـ تمام این اعمال جزء اعمال شیطانى قلمداد شده است (مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ).
6 ـ فرمان قاطع براى اجتناب از آنها را صادر کرده، مى فرماید: (فَاجْتَنِبُوهُ).
ضمناً باید توجه داشت: «اجتناب» مفهومى رساتر از نهى دارد; زیرا معنى اجتناب، فاصله گرفتن، دورى کردن و نزدیک نشدن است که به مراتب از جمله «ننوشید» رساتر مى باشد.
7 ـ در پایان این آیه مى فرماید: این دستور به خاطر آن است که شما رستگار شوید(لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ). یعنى بدون آن رستگارى ممکن نیست.
در آیه بعد، به پاره اى از زیان هاى آشکار شراب و قمار پرداخته، نخست مى فرماید:
«شیطان مى خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما تخم عداوت و دشمنى بپاشد و شما را از نماز و ذکر خدا باز دارد» (إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ).
و در پایان این آیه به عنوان یک استفهام تقریرى، مى فرماید: «آیا شما خوددارى خواهید کرد»؟! (فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).
یعنى پس از این همه تأکید، باز جاى بهانه جوئى یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقى مانده است؟!
لذا مى بینیم حتى «عمر» ـ که تعبیرات آیات گذشته را به خاطر علاقه اى که (طبق تصریح مفسران عامه) به شراب داشت وافى نمى دانست ـ پس از نزول این آیه، گفت: این تعبیر کافى و قانع کننده است.
و سپس مخالفان را تهدید مى کند که:
خیلی خوب و عالی بود