در زندگی خودمان، در برنامه های خودمان نظم ایجاد کنیم.
و خداوند متعال، خودش پیش قدم شده، اولین برنامه ای که در زندگی ما ایجاد کرده، مهمترین دستوری که به ما داده، اصلی ترین ستون دین نماز قرار داده که بینهایت سر وقتش وسواس هست. یک دفعه ای می بینی در نماز نظمش مهم تر از همه عناصرش دیگرش است. حتی توجه در نماز!
امیرالمؤمنین علی(ع) را شما ببینید که یک قسمتی از این عبارت «اِتَّقوا الله وَ نَظمِ أمرِکُم» کِی است این کلمات حضرت؟ بعد از این که ضربت اصابت کرده به فرق مبارکشان. بعد از اینکه حضرت در لحظه شهادت قرار گرفتند دارند وصیت های خودشان را به اطرافیانشان بیان می فرمایند. خب لحظه حساسی هست برای هر کسی. امیرالمؤمنین علی(ع) با هیچ لحظه ای از عمرشان الکی برخورد نمی کردند. چه برسد به آن لحظه ی حساس...
قسمت ششم
ما قبل از اینکه تصور دقیقی از بندگی داشته باشیم، ضروری است که تصور دقیقی از زندگی داشته باشیم. و قبل از اینکه تصور روشنی از دین داشته باشیم، نیاز است که تصور روشنی از دنیا داشته باشیم. اگر دنیا را دقیق و روشن بشناسیم، دین را مُنجی خود میدانیم؛ از دینداری خود مغرور نمیشویم و مقابله با دین را احمقانه خواهیم دانست.
چرا قرآن در مواجهه با کفار، آنها را کسانی میداند که تعقل نمیکنند؟ چرا سایر صفات بد کفار اینقدر مورد سرزنش قرار نگرفته است که عدم تعقل آنها مورد سرزنش است؟ مسلّما یکی از چیزهایی که کفار در مورد آن تعقل نمیکنند، شرایط واقعی دنیایی است که در آن قرار داریم. باید واقعیتها را دید؛ واقعیتهایی که زندگی ما را احاطه کرده است. دیدن واقعیتها و درک قوانین حاکم بر هستی و درک سنتهای الهی، ما را آماده دینداری میکند. واقعیت دنیا، همراهی زندگی دنیا با رنج و سختی است.
دینداری بدون درک سنتهای حاکم بر زندگی، آسیبهای فراوانی دارد
اگر کسی واقعیتهای حاکم بر زندگی و حیات بشر را نبیند ولی دیندار شود، در معرض آسیب جدی قرار خواهد داشت
مهمترین ویژگی این دنیا این است که با سختی همراه است و بنا دارد بین شما و دوستداشتنیهایتان فاصله بیندازد
ر کسی تصادفاً آدم خوبی شده باشد و نقطه آغاز حرکت او نقطه درستی نباشد، ممکن است بعداً بیدین شود و اگر هم به ظاهر بیدین نشود، نان خود را در دینداری میبیند و دین را در خدمت هوای نفس خود قرار میدهد. چنین فردی ضربه بیشتری به دین خواهد زد.
قسمت پنجم
اساساً در مقابل خداپرستی، یک پرستش کلیدی وجود دارد که هواپرستی است. لذا مبارزه با هوای نفس، نظام دین است و مانند نخ تسبیح، تمام معارف دینی و توصیهها را به هم پیوند میدهد. اصلیترین و تنها کاری که ما همیشه در طول زندگی خود داریم، مبارزه با نفس است. ولی ما غالباً به این مسأله توجه نداریم و بسیاری از انرژیهای ما به دلیل پرداختن به موارد غیر اولویتدار، هرز میرود، در حالی که فقط باید یک موضوع را مراقبت کنیم و آن هم مبارزه با نفس است.
پیامبر اکرم(ص) اوج اعمال خوب را که جهاد در راه خداست و در آن قله رفیعی به نام شهادت هم وجود دارد را «جهاد اصغر» نامیدند و جنگ کردن با تمایلات درونی را جهاد اکبر نام نهادند. (کافی/5/12)
همۀ انسانها اعم از خوب و بد، مؤمن و کافر همه در رنج آفریده شدهاند، کمک میکند که شما رنجها را راحتتر تحمل کنید.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: همه انسانها در رنج آفریده شدهاند. (سوره بلد/4)
قسمت چهارم
وقتی شما در تاریکی مطلق به اجزاء مختلف بدن یک فیل دست میکشید، طبیعتاً با یک نگاه جزءنگرانه حدسهایی در مورد آنچه لمس کردهاید، میزنید. وقتی به شکم فیل دست میزنید، آن را سقفی محکم میپندارید. وقتی پاهای آن را لمس میکنید، فکر میکنید به ستونهایی محکم دست زدهاید. وقتی به پشت فیل دست میزنید، تصور میکنید دیواری بلند است. اگر فضا روشن شود و شما هم از کمی دورتر فیل را ببینید، نگاه شما تغییر خواهد کرد و نگاهی درست از تمام فیل پیدا میکنید؛ نگاهی که دیگر جزئی نیست و در تاریکی هم نبوده است.
بسیاری از اطلاعات پراکنده ما از معارف دینی، صحیح است، ولی در ترکیب نهایی برداشت درستی از آنها نداریم.
ما در زندگی یک تکلیف بیشتر نداریم و فقط باید یک چیز را مراقبت کنیم، نه اینکه مراقب صدها بدی و صدها خوبی باشیم.