قسمت ششم
ما قبل از اینکه تصور دقیقی از بندگی داشته باشیم، ضروری است که تصور دقیقی از زندگی داشته باشیم. و قبل از اینکه تصور روشنی از دین داشته باشیم، نیاز است که تصور روشنی از دنیا داشته باشیم. اگر دنیا را دقیق و روشن بشناسیم، دین را مُنجی خود میدانیم؛ از دینداری خود مغرور نمیشویم و مقابله با دین را احمقانه خواهیم دانست.
چرا قرآن در مواجهه با کفار، آنها را کسانی میداند که تعقل نمیکنند؟ چرا سایر صفات بد کفار اینقدر مورد سرزنش قرار نگرفته است که عدم تعقل آنها مورد سرزنش است؟ مسلّما یکی از چیزهایی که کفار در مورد آن تعقل نمیکنند، شرایط واقعی دنیایی است که در آن قرار داریم. باید واقعیتها را دید؛ واقعیتهایی که زندگی ما را احاطه کرده است. دیدن واقعیتها و درک قوانین حاکم بر هستی و درک سنتهای الهی، ما را آماده دینداری میکند. واقعیت دنیا، همراهی زندگی دنیا با رنج و سختی است.
دینداری بدون درک سنتهای حاکم بر زندگی، آسیبهای فراوانی دارد
اگر کسی واقعیتهای حاکم بر زندگی و حیات بشر را نبیند ولی دیندار شود، در معرض آسیب جدی قرار خواهد داشت
مهمترین ویژگی این دنیا این است که با سختی همراه است و بنا دارد بین شما و دوستداشتنیهایتان فاصله بیندازد
ر کسی تصادفاً آدم خوبی شده باشد و نقطه آغاز حرکت او نقطه درستی نباشد، ممکن است بعداً بیدین شود و اگر هم به ظاهر بیدین نشود، نان خود را در دینداری میبیند و دین را در خدمت هوای نفس خود قرار میدهد. چنین فردی ضربه بیشتری به دین خواهد زد.
دین آمده است تا راه مبارزه با هوای نفس و شیوه دست کشیدن از دوستداشتنیها را یاد دهد.
دنیا به صورت «ثابت» و «متغیر» رنجهایی را برای ما تعریف میکند
1-رنجهای «ثابت» دنیا میتواند شامل مواردی مانند پیر شدن و قواعدی مانند باشد
2-رنجهای «متغیر» نیز متناسب با شرایط زندگی هر کسی برای او پیش میآید.
اینکه دنیا برای مؤمن رنج دارد و این رنج به نفع او است را میتوان در روایتهایی دید.
امام صادق(ع) میفرماید: اگر اصرار این مردم شیعه به درگاه خدا براى طلب روزى نبود، خدا آنها را از حالى که داشتند به تنگدستى بیشترى منتقل میفرمود. (کافی/ج2 /264)
امام باقر(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: گاهی بندۀ مؤمن ریاست و یا تجارتى را دنبال مىکند تا اینکه موفّق مىشود بر آن دست یابد، اما خداوند ملَکى را مىفرستد و به او مىگوید: مانع شوید که او موفق شود و او را نا امید کنید چون اگر به آن دست پیدا کند این موضوع باعث میشود که به جهنم برود، لذا آن فرشته با لطف خدا مانع آن بندۀ مؤمن میشود. بعد آن مؤمن هم میگوید: بیچاره شدم! چه کسى مرا بیچاره کرد؟! حضرت میفرماید: او نمىداند که خداوند در این کار و برنامه ناظر او بوده است و اگر موفق میشد او را وارد دوزخ مىکرد. (التمحیص/ص56)
امام صادق(ع) فرمود: مؤمن از یکى از سه چیز در امان نیست و چه بسا هر سه مورد برایش پیش بیاید: یا آن که به همراه او کسی در خانهاش باشد که آزارش دهد. یا همسایهاى داشته باشد که اذیّتش کند. یا آن که در مسیر و در راه رسیدن به خواستههایش، چیزى باشد که سبب اذیّت و آزار او شود. چنانکه حتی اگر مؤمنى بر بالای کوهى باشد، خداوند شیطانى را برایش میفرستد تا اذیتش کند؛ ولى ایمانش را انیس و مونس او قرار میدهد که از هیچ موجودى ترس نداشته باشد. (کافی/ج2/250)
یکی از خیانتهای محصولات رسانهای غرب این است که خودشان را خوشبخت و بدون رنج نشان میدهند. در حالی که واقعیت زندگی در غرب اینطور نیست ولی هجمه سنگین رسانهای غرب باعث شده است که مردم این مشکلات را نبینند و درک نکنند.
اولین نتیجۀ درک واقعیت دنیا: «در مشکلات و رنجهای فردی به دنبال مقصر نباشیم»
دومین نتیجۀ درک واقعیت دنیا: به دلیل فرصتهای تنفسی که داریم، شاکر خدا میشویم
سومین نتیجۀ درک واقعیت دنیا: وقتی واقعیت دنیا را شناختیم، باعث میشود همین که الان در خوشی و راحتی هستیم را قدر بدانیم و آن را نوش جان کنیم. انسان معمولاً گرفتار سه ناخوشی است:
1- غصه خوردن و رنج کشیدن به دلیل ناخوشیهایی که در گذشته داشته است.
2- غصه خوردن و رنج کشیدن به دلیل نگرانی که برای خوشیهای آینده دارد.
3- غصه خوردن و رنج کشیدن برای شرایط امروزش که حسادت نام دارد و نتیجه مقایسه خوشیهای خودمان با خوشیهای دیگران است.
این سه ناخوشی همگی بد و مذموم هستند. با شناخت و درک صحیح از واقعیت دنیا، میتوان از این سه ناخوشی دوری کرد. الان که فرصت خوشی کردن داری و فرصت شکر الهی است، چرا آن را با ناخوشی کردن خراب میکنی؟ امام حسین(ع) در گودی قتلگاه با آن همه رنج و مصیبتی که داشت، در حال شکر خدا بود و میفرمود: الهی رضاً برضائک...
ادامه دارد ...
خلاصه ای از سخنان استاد پناهیان (تنها مسیر)